هر کسى که در جامعه به کارى مشغول است، به این معنا کارگر است؛ کارهاى تولیدى، خدماتى، مدیریّتى، علمى؛ اینها همه کارگرند.
بیکارى، تنبلى، وقت‌گذرانى‌هاى بیجا، بى‌مورد، هدر دادن نیروى جوانى، نیروى فکرى، نیروى بدنى مذموم است، ضدّ ارزش است.
هرکسی در هرجایی که دارد کاری را انجام میدهد، این دارد یک ارزش می‌آفریند. اگر با نیت خدایی همراه باشد، عبادت است، ثواب است.
هرکس هرجا هست، کار کند، کیفیّت کار را بالا ببرد، حقّ کار را اداء کند.
اینکه ما مسئولیّت یک مدیریّت را به عهده بگیریم منتها خودمان را، وقتمان را، تمام نیرویمان را صرف آن کارى که مسئولیّتش را به عهده گرفته‌ایم نکنیم و به کارهاى دیگر بپردازیم، حقّ کار اداء نشده است.
جامعه‌ى کارگرى ما یک جامعه‌ى وفادار به کشور و وفادار به نظام بودند.
اینکه گفتیم «اقدام و عمل»، معنایش این است که بایستى به یکایک بندهاى سیاستهاى اقتصاد مقاومتى به‌طور واقعى و حقیقى عمل بشود.
نقش کارگر در درجه‌ى اوّل احساس مسئولیّت است؛ یعنى کارگر در آن کارى که به او محوّل است باید احساس مسئولیّت کند.
همه‌ى آحاد کارگرى باید درصدد این باشند که کیفیّت کار را بالا ببرند؛ این برکت ایجاد میکند، هم براى خود او، هم براى جامعه.
اگر ذهن کارگر مشغول باشد که آیا فردا در این کارگاه خواهد بود یا نه، دستش به کار نمیرود؛ باید امنیّت شغلى به وجود بیاید.
یک‌جور تعطیلى کارگاه‌ها تعطیلى‌هاى از روى سوءاستفاده است… با اینها باید برخورد جدّى کرد.
از هزینه‌هاى اضافى و زائد کاسته بشود و به سهم دستمزد کارگر افزوده بشود؛ اگر این انجام بگیرد، کارگر تشویق میشود.
کارفرما و کارگر مکمّل یکدیگرند، نه معارض یکدیگر… اساس تفکّر و دیالکتیک اسلامى بر همراهى، همگامى، همکارى، مزدوج و همراه شدن است.
تولید داخلى بایستى به‌عنوان یک چیز مقدّس شمرده بشود. حمایت از تولید داخلى باید یک وظیفه شناخته بشود.
من اطّلاع پیدا کردم بعضى از فروشگاه‌ها مقیّد شده‌اند که جز تولید داخلى را نفروشند… تابلو هم زده‌اند که در این فروشگاه فقط تولید داخلى فروش میرود. بارک‌الله! آفرین بر این انسان باغیرت، بر این انسان مصلح!
یک عدّه پولدار هم -پولدارهاى نوکیسه‌ى تازه‌به‌دوران‌رسیده که متأسّفانه در کشور کم نداریم- دنبال نشانهاى خارجى‌اند؛ به قول خودشان برندهاى خارجى. بنده از این کلمه‌ى «برند» هم خیلى بدم مى‌آید.
فروش کالاى خارجى و مصرف کالاى خارجى باید در جامعه به‌عنوان یک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجایى که مشابه داخلى‌اش نیست.
ما تا حالا در مبارزه‌ى با قاچاق خیلى جدّى عمل نکرده‌ایم؛ در مبارزه‌ى با قاچاق جدّى عمل کنید… من قاچاقهاى سازمان‌یافته‌ى بزرگ را میگویم.
من البتّه با وارد کردن مخالف نیستم… یک‌وقت‌هایى لازم است، امّا به‌اندازه و بمیزان. هرجا کم مى‌آورند میگویند فنّاورىِ تولیدِ داخلى عقب‌افتاده است؛ خب ما این‌همه ذهن فعّال در کشور داریم… چرا به جوانها مراجعه نمیکنید؟ چرا به این ذهنهاى خلّاق مراجعه نمیکنید؟
دشمن دارد دشمنى میکند. ما در یک جادّه‌ى آسفالته حرکت نمیکنیم؛ مدام در مقابل ما موانع درست میکنند. چه کسى موانع درست میکند؟ دشمنان ما و در رأس دشمنان ما آمریکا و صهیونیسم.
با کم‌وزیادش، بنده صد بار گفته‌ام که به آمریکا نمیشود اعتماد کرد؛ حالا دارد کاملاً روشن میشود.
روى کاغذ مینویسند که بروند بانک‌ها با ایران معامله کنند امّا در عمل جورى در دل بانک‌ها هراس مى‌اندازند که آنها نزدیک نیایند؛ ایران‌هراسى.
وقتى مسئول آمریکایى میگوید نظام تحریمهاى ضدّ ایرانى از بین نرفته، معنایش چیست؟ این است که سرمایه‌گذار خارجى بترسد و نزدیک نیاید.
[دشمنی آمریکا] با اصل این حرکت عمومى مردمى و با اصل انقلاب و با اصل نظام است.
چند روز دیگر در بعضى از شهرهاى کشور انتخابات است؛ انتخابات‌ها را مهم بشمرید؛ در انتخابات‌ها شرکت کنید؛ انتخابات‌ها را رها نگذارید.
شرکت در انتخابات تعیین‌کننده است. بعضى توجّه نمیکنند؛ وقتى شما پاى صندوق رأى نیامدید، این احساسات را، این میل را، این کشش را، این هویّت را منتقل نکردید به صندوق رأى، کار مشکل خواهد شد.
اهمّیّت نوبت دوّمِ انتخابات کمتر از نوبت اوّل نیست؛ همچنان‌که آنجا عرض کردیم لازم است همه شرکت کنند، اینجا هم لازم است همه شرکت کنند.
توئیت
اشتراک در فیسبوک
دیگ کردن
ذخیره در دلیشز
اشتراک در Stumble
آر اس اس
